جدول جو
جدول جو

معنی علی قشلاقی - جستجوی لغت در جدول جو

علی قشلاقی
(عَ)
دهی است از دهستان دیجوجین، بخش مرکزی شهرستان اردبیل. واقع در 12هزارگزی شمال اردبیل، و 4هزارگزی راه شوسۀ خیاو به اردبیل. ناحیه ای است کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل و 201 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قُ قُ)
دهی جزء دهستان انگوت بخش گرمی شهرستان اردبیل، واقع در 36هزارگزی جنوب گرمی و 17هزارگزی شوسۀ اردبیل به گرمی موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن گرمسیری است. سکنۀ آن 15 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
ابن حسین مسرعی، مشهور به بولاقی. عالم در بیان. وی در سال 1307 هجری قمری در قید حیات بود. او راست: تبیان البیان بر حاشیۀ احمد صاوی بر شرح تحفهالاخوان دردیر، در علم بیان. (از معجم المؤلفین بنقل از فهرست الخدیویه ج 4 ص 125. معجم المطبوعات ص 606. ایضاح المکنون ج 1 ص 223)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ عُ)
ابن عبدالغنی عشاقی. صوفی بود. او راست: الحبل المتین، در تصوف، که در سال 1290 هجری قمری از تألیف آن فراغت یافت. (از معجم المؤلفین از ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 391)
لغت نامه دهخدا
(مُ حَمْ مَ عِ)
دهی است از دهستان آجرلو از بخش مرکزی شهرستان مراغه با 184 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا